يادداشت سردبير٬ شماره ٢٢٩
سياوش دانشور
فضاى جنگى و اپوزيسيون
گسترش فضاى تبليغات جنگى٬ مستقل از احتمال و خطر چنين رويدادى٬ فى النفسه مخرب و عليه هر ذره تلاش انسان امروز براى آزادى است. اين فضا روى تحرک توده اى و انقلابى در منطقه و جهان تاثير منفى دارد. تا هم اکنون سناريوى ليبى موجب تحرک جريانات ارتجاعى طرفدار ناتو در اپوزيسيون کشورهاى سوريه و ايران شده است. اين فضا در جامعه ايران به سياست انتظار و بلاتکليفى دامن ميزند. اين فضاى ارتجاعى و ميليتاريستى در عين حال ماهيت ارتجاعى اپوزيسيون بورژوائى را مجددا برملا ميکند. ما تاکيد کرديم که اپوزيسيون بورژوائى ايران در متن بحران جهان سرمايه دارى و بى آبروئى و بى اعتبارى اين نظام کفگيرش به ته ديگ خورده است. ما تاکيد کرديم که اين اپوزيسيون امروز افقى ندارد٬ يا بايد به سعه صدر خامنه اى و پروژه فقاهت مشروطه اميدورار باشد و يا بادبانش را بر ناوهاى نظامى ناتو و آمريکا برفرازد. اين اپوزيسيون راسا پروژه و برنامه اى براى سرنگونى جمهورى اسلامى با اتکا به نيروى مردم ندارد.
و امروز بار ديگر با تشديد فضاى تبليغات جنگى دست راستى ترين٬ بى اعتبارترين٬ بدنام ترين جريانات و فرقه هاى سياسى دست ساز و شخصيت هاى شخيص معطل در لابى اين و آن نهاد پنتاگون٬ بار ديگر به صف ميشوند. روياى ايفاى نقش بعنوان سگ شکارى ارتش آمريکا و ناتو خواب از چشمان اين جماعت ربوده است. از قوم پرست کرد تا ناسيوناليست عظمت طلب و ملى اسلامى طرفدار "تلرانس" و "مخالف خشونت" عريضه مينويسند و "کمک بشر دوستانه" موشکى و اتمى ميخواهند.
رگه ديگرى از همين اپوزيسيون ارتجاعى که تا ديروز در سالنها مشغول "ديالوگ انتقادى" و "تمرين دمکراسى" بودند٬ از سر مخالفت با حمله نظامى طرفدار جمهورى اسلامى شده اند. بخش ديگرى از همين جماعات نقش گروه فشار و مشاور سياسى جمهورى اسلامى را بازى ميکنند و توصيه ميکنند که براى نفى خطر حمله نظامى جمهورى اسلامى شفاف سازى کند و به "منافع ملى" ضربه نزند. اينها دالائى لاماهاى اپوزيسيون اند که بقدرى "مدنى" و "مسالمت جو" شده اند که از نفس کلمه جنگ ميترسند. اين دسته با برافراشتن پرچم مذاکره و صلح بعنوان لايه دوم مدافعين و طرفداران صريح تر جمهورى اسلامى عمل ميکنند. و البته دسته جمعى دنبال تحقق "دمکراسى و حقوق بشر" اند. تمايزشان اينست که گاهى پروژه مشترک "دمکراسيخواهى" را در جناحى از حکومت دنبال ميکنند و وقتى حوصله شان از شکست هاى پى در پى سر ميرود٬ بخشا به ناتو و حمله نظامى دخيل ميبندند.
فضاى جنگى همواره صفبنديهاى اپوزيسيون بورژوائى را بهم ريخته و بخشى از چپ را نيز بدنبال خود کشيده است. اين فضاى ارتجاعى و ضد جامعه همواره به نفع جمهورى اسلامى و به ضرر مبارزه براى سرنگونى انقلابى عمل کرده است. نفى کل اين بازى نيز در گرو تحرک انقلابى و ضد کاپيتاليستى در ايران است. آغاز تحرک توده اى در ايران و تلاش براى جمع کردن بساط ترور و تحجر اسلامى٬ کل اين بساط تبليغات جنگى و بيانه دادن و عريضه نوشتن اپوزيسيون بورژوائى را يک شبه جمع ميکند.
کمونيسم کارگرى مخالف قاطع هر نوع حمله نظامى٬ تحريم اقتصادى٬ و سياست هاى رنگارنگ اپوزيسيون بورژوائى است. کمونيسم کارگرى عليه نفس جنگ نيست٬ جنگ انقلابى شرط پيروزى مردم بر ارتجاع اسلامى است. کمونيسم کارگرى با جنگ ارتجاع بين المللى و جنگ تروريستى مخالف است چرا که نتيجه و عواقب و پيامدهاى اين جنگ عليه نفس زندگى و جان و نيازهاى روزمره مردم و جامعه و در خدمت بقاى ارتجاع اسلامى و ميداندار شدن نيروهاى فوق ارتجاعى ناسيوناليستى است. مخالفت با تبليغات جنگى و پروژه جنگ نظامى بايد با تشديد مبارزه براى سرنگونى جمهورى اسلامى گره بخورد. چه نيروهائى که از سر مخالفت با جمهورى اسلامى بر طبل جنگ ميکوبند و چه جرياناتى که از سرمخالفت با جنگ به دامن جمهورى اسلامى ميخزند و يا صلح بين تروريستها را موعظه ميکنند٬ همه مخالفان شناسنامه دار عمل انقلابى کارگران و محرومان عليه جمهورى اسلامى اند.
سياست مستقل کمونيسم کارگرى و اردوى آزاديخواهى در ايران تنها ميتواند يک سياست فعال و انقلابى عليه کل اردوى ارتجاع سرمايه دارى و تروريستى باشد. ما عليه جنگ ارتجاعى تروريستها هستيم و آنرا محکوم ميکنيم اما به همان اندازه مخالف صلح و سازش بين تروريستها و بقاى وضع موجود هستيم. مخالفت ما با تهاجم نظامى نه ازسر مخالفت با نفس جنگ٬ نه از سر مبصر صلح بين نيروهاى ارتجاع؛ بلکه بدليل تاثيرات مخرب و بلافصل و دراز مدت بمبارانها و تبديل جنگ فرضى به يک جنگ بزرگ و غير قابل کنترل٬ بدليل ميداندار شدن جريانات ارتجاعى و ضد جامعه٬ بدليل قيچى شدن مردم از صحنه سياست٬ و بدليل عقبگردهاى شديدى است که به صدها ميليون انسان در منطقه و جهان تحميل ميکند. ما در حال حاضر در شرايط جنگ با جمهورى اسلامى و ارتجاع بين المللى سرمايه دارى قرار داريم. جنگ ما و طبقه کارگر و مردم آزاديخواه ايران با جمهورى اسلامى تمام نشده است. جنگ طبقه کارگر و محرومان جهان٬ جنبش ضد کاپيتاليستى٬ تازه اوج گرفته است. سياست ما برگشت به وضع پيشين نيست٬ بلکه تغيير اوضاع موجود است. ما عليه هر جنگى نيستيم و براى سازماندهى جنگ انقلابى عليه جمهورى اسلامى و سيستم کنونى سرمايه دارى تلاش ميکنيم. سياست پايه اى ما در دوران جنگ تغيير نميکند بلکه شرايط کار ما عوض ميشود.
حزب اتحاد کمونيسم کارگرى در تقابل با تهديدات جنگى و فضاى ارتجاعى کنونى و در تقابل با تحرکات ارتجاعى تر شاخه هاى متفرقه اپوزيسيون بورژوائى٬ بر گسترش مبارزه آزاديخواهانه و انقلابى براى سرنگونى جمهورى اسلامى و براى به شکست کشاندن دورنماى ميليتاريستى و نظم نوينى آمريکا و متحدينش تلاش ميکند. "علیه جنگ، علیه جمهوری اسلامی، برای آزادى، برابری و رفاه همگان"! فشرده سياست حزب در دوره کنونى است. *
١۶ نوامبر ٢٠١١